به زبان سی پلاس پلاس برنامهای بنویسید که پیوسته عددی را به عنوان دما به فارنهایت از کاربر دریافت کند و معادل آن دما به سانتیگراد را در خروجی چاپ کند. اگر کاربر صفر مطلق که برابر با منفی 459.67 درجهی فارنهایت است را وارد کند خروج از برنامه رخ میدهد.
Write a program in C++ which continuously receives a temperature in Fahrenheit as input and displays its equivalent in Centigrade. If the input equals Absolute Zero (-459.67 º F), the program is terminated.
ادامه مطلب ...
به زبان سیپلاسپلاس و با بهکارگیری الگوریتم بازگشتی، برنامهای بنویسید که پیوسته مقسومعلیه دو عدد طبیعی داده شده را محاسبه کند. در صورتی که کاربر عددی کوچکتر از یک را وارد کند، خروج از برنامه رخ میدهد.
Using a recursive algorithm, write a program in C++ which continuously calculates the greatest common divisor of two given natural numbers. If either of the two numbers is less than 1, the program is terminated.
ادامه مطلب ...
دانشمند معروف علوم کامپیوتر آمریکایی، دونالد کنوث (Donald Knuth)، حدسی را مطرح کرده است که بر اساس آن میتوان با عدد 3 شروع کرد و با بهکارگیری ترکیبی از توابع فاکتوریل، ریشهی دوم و جزء صحیح، هر عدد طبیعی دلخواه را به دست آورد. این توابع را به صورت توابع تودرتو با ورودی 3 به کار میبریم. هر کدام از این توابع را میتوان چند بار به کار برد. خروجی نهایی یک عدد صحیح است.
ادامه مطلب ...
«این آرامگاه دیوفانت است، ریاضیدان نامدار یونان.»
شگفتا، بنگر که چگونه سنگ مزار سرگذشتش را به زبان اعداد شرح میدهد:
«به خواست پروردگار، یکششم از زندگیاش را در خردسالی وکودکی گذراند.
سپس یکدوازدهم را با محاسن نورسته به نوجوانی سپری کرد.
آنگاه یک هفتم دیگر از عمرش گذشت تا همسری اختیار کرد.
پنج سال پس از ازدواج، خداوند به او پسری چست و چابک عطا کرد.
اما افسوس، زمانی که سن فرزند نگونبخت نیمی از عمر پدر بود دستش از دنیا کوتاه شد.
سپس دیوفانت چهار سال در سوگ فرزند نشست تا این که چراغ زندگیاش خاموش گشت.
اکنون بگو که دیوفانت چند سال زندگی کرد؟
ادامه مطلب ...
الاغ و قاطری دوشادوش یکدیگر کیسههای پر از گندم را به بازار میبردند. الاغ از سنگینی بارش نالید. قاطر به او پاسخ داد: «از چه مینالی؟ اگر تو یک کیسه از بارت به من بدهی، تعداد کیسههای من دو برابر کیسههای تو خواهد گشت و اگر من به تو یک کیسه بدهم، آنگاه هر دو بار برابری را حمل خواهیم کرد.» هر حیوان چند کیسه گندم بر پشت خود میبرد؟
A mule and a donkey, laden with sacks of wheat, were going to a market together. The donkey moaned about the heavy burden on its back. The mule retorted, “Why are you moaning? If you give me one sack, I will have twice as many as yours. If I give you one sack, then both of us will carry equal burdens." How many sacks was each animal carrying?
ادامه مطلب ...